۱۳۸۸ تیر ۲, سه‌شنبه

کودتای 23 خرداد، پایان دوره تلاش برای اصلاحات و آغاز دوره تلاش برای تغییر نظام سیاسی در ایران



یکی از سرفصلهای مهم در "عملیات اجرایی کودتای 23 خرداد"، بازداشت تمام متفکران و نخبگان سیاسی در جناح اصلاحات بوده است. آنها به خوبی می دانستند که با تهی کردن اطراف مهندس موسوی و خاتمی و رفسنجانی از مشاوره ی این افراد، آسوده تر خواهند توانست امور کودتا را به پیش ببرند.
به این گونه بود که تمام افراد موثر در جبهه اصلاحات و آنهایی که مدتها کیهانیان و دولتیان، کینه شان در دل داشتند، در ظرف چند روز بازداشت شدند.
ازجمله: ابطحی، قوچانی، عطریان فر، محمد رضا خاتمی، میردامادی، حجاریان، فرزند شهید بهشتی و افرادی دیگر.

گویا تعدادی از آنها از جمله تاج زاده، امین زاده و رمضانزاده، جهت گرفتن اعترافات تلویزیونی تحت شکنجه هستند.

این روزها دیگر خوش بین ترین افراد در جبهه اصلاحات نیز به این حرف ایمان آوردند که با ساختار رهبری موجود، فساد شدید در ارکان قدرت سیاسی، آمیختگی شدید با دلارهای نفتی و قدرت بی حساب نیروهای شبه نظامی و نظامی، دیگر جایی برای "اصلاح" در ایران وجود ندارد. باید از یاد نبرد که تجربه این چند روز پس از کودتا نشان داد که قدرت مطلقه رهبری، با چه راحتی و آسودگی می تواند تمامی آزادیهای انسانی و قانونی منتقدان نظام را با بیرحمی تمام محدود نماید.

پروژه اصلاحات در ایران در روز کودتای 23 خرداد، عملا مُرد. از این جهت باید به برنامه ریزان و کودتاچیان تبریک گفت.


سوال اینجاست: فردایی که اصلاح طلبان از زندانها آزاد شوند، چه رویه ای در پیش خواهند گرفت؟ به گوشه انزوا خواهند خزید؟ برای انتخابات آینده برنامه ریزی خواهند کرد؟ یا دوباره به پای بوسی رهبری خواهند شتافت و در یک مراسم افطاری و شام "تحبیب قلوب" حاصل خواهد شد و همه چیز فراموش خواهد شد؟ اما روشن است که اگر "اصلاح طلبان آزادشده" در صحنه سیاست باقی بمانند، دیگر آنها از لزوم اصلاح در ایران سخن نخواهند گفت. بی شک بیشتر آنها از موضع معتقدان به اصلاح نظام به معتقدان به تغییر نظام تبدیل خواهند شد. نظامی که در آن همه قدرت سیاسی در یک فرد جمع نگردد. همان کاری که در روز شنبه 30 خرداد در خیابانهای تهران رخ داد، و بیشتر مردم نظرشان از "باطل شدن انتخابات" به "تغییر نظام سیاسی فعلی" برگشت. اکنون بیشتر نخبگان، دانشجویان و اهل فکر و حتی بسیاری از مردم عادی به این مطلب رسیده اند که تا زمانی که در ایران رهبری با مختصات "نزدیک به باورهای احمدی نژاد"، با در اختیار داشتن تمام قدرت ممکن، حاکم است، هیچ امیدی به پیشرفت و بهبود و آزادی وجود ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر