۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

راه تداوم جنبش مردم ایران: تبدیل "عزاداریها و مراسمات مذهبی" و "راهپیمایی های حکومتی" به صحنه ملی اعتراض علیه دولت کودتا و تقلب در انتخابات

حتی اگر کودتاچیان به مقصود خود برسند و دولت کودتا را سرکار بیاورند ما باید به دنبال هر فرصتی برای زنده نگهداشتن جبش در دراز مدت باشیم. از آنجایی که ممکن است باز هم دولت کودتا به بهانه های واهی، به تجمع مخالفان دولت کودتا مجوز ندهد، می توانیم در این چهار سال از تمامی مراسم های سالگرد، اعیاد، عزاداریهای مذهبی و ...و مهمتر از همه از راهپیماییهای حکومتی نهایت بهره را در زنده نگداشتن جنبش و اصرار بر حقانیت خواسته های خود ببریم.
خوبی شرکت در مراسم ملی و مذهبی و عزاداریهای مردمی این است که در این مراسمات عمومی می توانیم به راحتی از فیلتر سانسور صدا و سیما بگذریم و مردمی را که خبر از وقایع ندارند و برای عزاداری از خود همان شهر یا شهرها و روستاهای دیگر کشور گرد آمده اند را از واقعیت "رفتار انسانی و ضد خشونت خود" و نیز دروغها و تقلبها ی دولت کودتا آگاه کنیم. در این صورت است که مسافران و زوار آن شهرها، به جای آجیل و پشمک و قطاب و. زعفران، اعتراضها و حرفهای ما را به دیار خود به سوغات خواهند برد. ما در این گونه مراسمها با شعارها و رفتارمان به مردم نشان خواهیم داد که علیرغم فضا سازیهای صدا و سیمما و دولت کودتا، معترضان تقلب و جنبش سبز مردم ایران، هیچ میانه ای با خشونت ندارد و را هپیمایی مسالمت آمیز ما، تنها در را ه سرفرازی میهن عزیزمان ایران و آزاد سازی آن از "دروغ و ریا و خدعه " است و علیرغم تبلیغات صداو سیمای دولت کودتا، ما هیچ رابطه ای با عوامل و شبکه های خارجی نداریم. این راهپیماییهای عمومی می تواند جریان را کاملا بر علیه کودتا چیان برگرداند. و انها را درگیر یک حرکت فرسایشی نماید و خواب آسوده از چشمان کودتاچیان و دیکتاتورها برباید.

استفاده از "مراسم بزرگداشت شهید بهشتی در روز 7 تیر در مسجد قبای تهران، و حضور هزاران نفر از مخالفان دولت کودتا، یکی از نمونه های موفق این نظریه می باشد. از این رو می توانیم علاوه بر مراسمات ریز و درشت در تقویم رسمی کشور، هر حداقل 6 ماه یک راه پیمایی بزرگ در روزهای "آخرین جمعه ماه رمضان: روزجهانی قدس" و نیز "راهپیمایی روز 22 بهمن" سامان دهیم.
راهپیمایی روزجهانی قدس در روز جمعه 27 شهریور. به صورت کشوری برگزار می گردد. این اولین فرصت برای ماست که راهپیمایی روز جهانی قدس را به به جای حمایت از مردم فلسطین، به یک گردهمایی کشوری در حمایت از "مردم مظلوم ایران" و صحنه ای برای اعتراض به دولت کودتا و حامیان پیدا و پنهان آن تبدیل کنیم. 5 ماه بعد از آن نیز راهپیمایی عظیم 22 بهمن را برگزار خواهیم کرد.
با نگاهی به تقویم رسمی کشور می توانیم در بسیاری از مراسمات ریز و درشت نیز شرکت کرده، به هر قیمتی شده این جنبش را زنده نگه داریم و صدای خود را به دیگران برسانیم.
از این رو بهتر است تا آخر امسال در محل برگزاری جشنهای ملی و مذهبی و اعیاد تجمع کنیم و با هزینه ای کمتر نهضت را ادامه دهیم:

دوشنبه 15 تیر: میلاد امام علی ع
دوشنبه 29 تیر: بعثت حضرت رسول ع
جمعه 16 مرداد: میلاد حضرت قائم : در این روز در اغلب شهرها جشن برگزار می شود. در تهران در این روز هر ساله در میدان ولیعصر تجمع برگزار می شود.
یکشنبه 8 شهریور: سالروز شهادت شهیدان رجائی و باهنر
سه شنبه 17 شهریور، پنجشنبه 19 شهریور و شنبه 21 شهریور برابر است با مراسم شبهای قدر. در این شبها معمولا مردم در مساجد بزرگ شهرها جمع می شوند و حتی در برخی خیابانهای مقابل مساجد بزرگ اجتماعاتی برای گرامیداشت
شبهای قدر تشکیل می شود. می توان بسیاری از اجتماعات را برای چنین شبهایی برنامه ریزی کرد.

جمعه 27 شهریور: روزجهانی قدس
یکشنبه 29 شهریور: روز عید فطر، راه پیمایی سراسری می تواند بعد از برگزاری نماز عید، از محل برگزاری نماز به سمت میدانهای اصلی شهر ترتیب یابد.
جمعه 6 آذر: برگزاری دعای عرفه در مساجد اصلی در سراسر کشور
شنبه 7 آذر: عید قربان
یکشنبه 15 آذر: عید غدیر
شنبه 5 دی و یکشنبه 6 دی: روزهای تاسوعا و عاشورا، تاسوعای و عاشورای حسینی بهترین فرصت بعد از روز جهانی قدس برای اعتراضات خیابانی در کشور علیه دولت کودتا ست. در این روز بدون استثنا در سراسر کشور هیاتهای عزاداری تمام خیابانهای شهر را پوشش می دهند. این بهترین عرصه برای اعتراض میلیونی به دولت کودتاست. در این نوع مراسمات می توانیم از فیلتر سانسور صدا و سما نیز بگذریم و مردمی را که خبر از وقایع ندارند وبرای عزاداری ازشهرها و روستاهای دیگر آمده اند در برابر دروغها و تقلبها آگاه کنیم. به دلیل مسافرت تعداد زیادی از زوار و مسافران در این روزها به شهرهای مذهبی از جمله مرقد امام رضا در مشهد، مرقد حضرت معصومه در قم، مرقد شاهچراغ در شیراز، مراسمات محلی در مقابل امیرچخماق شهر یزد، حسینیه اعظم زنجان و شهرهای تبریز و ارومیه و مکانهای دیگر در دیگر شهرهای بزرگ، دوستان حامی جنبش در این شهرها می توانند بهره کاملی از این مراسم در جهت آگاه سازی مردم و زوار و مسافران شهرستانها و روستاهای اطراف که به شهر آنها آمده اند و عموما از اخبار صحیح محرومند داشته باشند. دوستان هر یک در شهرهای خود می توانند محل عمده برگزاری این گونه مراسم را در زیر همین مطلب بیاورند.


دوشنبه 12 بهمن: بازگشت امام خمینی به ایران: همه ساله در این روز در مرقد امام مراسم بزرگی برگزار می شود. می توانیم در آنروز تجمع بزرگی در مرقد امام برای تاکید بر میراث امام یعنی"جمهوری اسلامی" و ابراز انزجار از "حکومت اسلامی" خامنه ای و دولت کودتای او تشکیل دهیم. معمولا خبرنگاران خارجی هم این مراسم را آزادانه پوشش می دهند. خوشبختانه مطابق رسم هر ساله در این روز، عده زیادی از مردم روستاها و شهرستانهای کشور برای بزرگداشت مراسم به مرقد امام می آیند و بهترین فرصت برای آگاه سازی آنها از واقعیت هاست.


جمعه 16 بهمن: روز اربعین حسینی، در این روز نیز به مانند عاشورا و تاسوعا در سراسر کشور در خیابانهای دسته جات و هیاتها آزادانه راهپیمایی می کنند. می توانیم تجمعات را در این روز تشکیل دهیم و برای تجمع بزرگ در 22 بهمن نیز آمادگی بیشتری کسب کنیم. تمام نکات گفته شده رای روزهای عاشور و تاسوعا و شهادت امام رضا (بعد از این می آید) در این روز هم صادق است.
پنجشنبه 22 بهمن: تجمع بزرگ مردم علیه دولت کودتا در سراسر کشور می تواند این راهپیمایی حکومتی را به صحنه ای ملی برای اعتراض به تقلب تاریخی در انتخابات 2 خرداد 88 و زنده نگهداشتن جنبش تبدیل کند.
شنبه 24 بهمن: روز شهادت پیامبر اسلام هم فرصت خوبی است تا با استفاده از تجمع و سوگواری در مساجد بزرگ تمام شهرها برای اعتراض علیه انحراف حکومت اسلام از سیره و روش پیامبر اسلام و اعتراض به دولت کودتا استفاده کنیم.
دوشنبه 26 بهمن 88: روز شهادت امام رضا ع، در این روز در سراسر کشور بویژه مشهد، عزادرایهای خیابانی و سوگواری تشکیل می گیرد. دوستان مشهدی می توانند تجمع را از چهار خیابان اصلی مشهد: امام رضا، پنجراه پایین خیابان، شیرازی و طبرسی به سمت حرم سامان دهند. و در آن علیه دولت کودتا اعتراض کنند. اهمیت فعالیت دوستان مشهدی در این روزآنست که در این روز مردم به صورت هیاتهای گروهی، از بسیاری از شهرستانها و روستاهای ایران برای عزاداری و عرض تسلیت به مشهد می آیند. آگاه کردن این همه از هموطنان که البته بخش زیادی از انها از حقیقت دولت کودتا و تقلب گشترده در روز 22 خرداد خبر ندارند می تواند در جذب مردم و آگاه سازی انها موثر باشد و آنها در بازگشت به شهرها و روستاهای خود به جای نبات و زعفران مشهدی، اطلاعات ناب و ارزشمندی از حقیقت دولت کودتا و خواسته های برحق جنبش سبز ایران به سوغات ببرند. این داستان برای شهرها و مکانهای مذهبی دیگر نیز صادق است: از جمله دوستان شهر ریی در مرقد عبدالعظیم، دوستان قمی در مرقد خواهر امام رضا و دوستان شیرازی در مرقد برادر امام رضا ، شاهچراغ، می توانند تدارک وسیعی برای راهپیمایی و آگاه سازی مردم و زوار شهر خود داشته باشند.

امید واریم پیشنهادات خوبی از دوستان در این باره دریافت کنیم

از این به بعد بگوئیم : " میر حسین موسوی، رئیس جمهور منتخب ملت ایران" و "احمدی نژاد: رئیس جمهور منتصب خامنه ای و رئیس دولت کودتا"


با توجه به نتایج واقعی انتخابات 22 خرداد 88 و کودتای پس از آن در ایران، اکنون تنها دوره ای از تاریخ ایرات است که همزمان دو رئیس جمهور در کشور داریم که "میر حسین موسوی" رئیس جمهور منتخب ملت از آرای واقعی مردئم ایران است و در مقابل، "ا. ن "، رئیس جمهور برآمده از گودتای ننگین 23 خردا و رئیس جمهور منتصب خامنه ای است. از این رو پیشنهاد می کنم از این به بعد :
در ادامه نام "میر حسین موسوی"، بگوییم: رئیس جمهور منتخب ملت ایران
در ادامه نام "ا. ن" بگوییم : رئیس جمهور منتصب خامنه ای ، رئیس دولت کودتا
در توصیف دولت دهم و وزاری آن بگوییم: دولت کودتا، وزیر کابینه ی کودتا
دقت در انتخاب این ادبیات و واژگان و تلاش برای تکرار و فر اگیر شدن آنها نقش مهمی را در جنبش اعتراضی مردم ایران ایفا خواهد کرد. بعید نیست که این واژگان به تدریج از اینترنت به پیامکهای مردم و محافل مهمانی و ... راه یافته و مشروعیت دولت کودتا را بیش از پیش از بین ببرد. از همه دوستان وبلاگنویس و فعالان عرصه اینترنت، فیس بوک، توییتر، فرند فید، بلاگر، ورد پرس خواهش میکنم خود را مقید به استفاده از چنین ادبیات و واژگانی نمایند.

۱۳۸۸ تیر ۶, شنبه

استیصال امام جمعه تهران در برابر اراده ملت: "مخالفت با خامنه ای، مخالفت با خداست"!!


احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران در نماز جمعه 5/4/ 88 با عصبانیت به ملتی که در جستجوی رای غارت شده شان به خیابانها آمده و حاضر نیستند تحت عنوان دروغی به اسم "تبعیت از ولایت مطلقه فقیه" به خانه هایشان برگردند، تلویحا هشدار "بیرحمانه" داده که به حرف آقایش، خامنه ای، گوش کنند و دست از خواسته ای خود بکشند، چرا که به اعتقاد او، "خامنه ای، نائب امام زمان است، نائب امام زمان جانشین امام زمان ع، امام زمان ع جانشین پیامبر و خود پیامبر فرستاده خداست. پس مخالفت با خامنه ای، مخالفت با خداست"!!
(جل الخالق)
ابتذال و استیصال عریان در سخنان "احمد خاتمی"، که از شاخص ترین چهره های حامی تز " ولایت مطلقه فقیه" و "روش کشور داری خامنه ای" به شمار می رود، خبر از فروریختن آخرین پایه های اسلام دروغین و افیونگر حاکامن کنونی ایران می دهد.
اسلامی که قرار بود منادی عدالت و شرف و آزادی باشد، اکنون به اسلام دروغ و خدعه و زر و زور تبدیل گشته، در مقابل تجاوز به حقوق مسلمانان خفه می شود و در برابر کشته شدن بیگناهان ساکت می ماند و از فقیهان جاه طلب و خدانترس پشتیبانی می کند. اسلامی که دروغ، شکنجه، قتل، تجاوز و ... را مجاز می کند و از نشاندن آخوندی خطاکار و غیر معصوم در کنار "خدا" ابایی ندارد!

اما من از عصبانیت این "احمد خاتمی" بسیار خوشحالم. سخنان او بار دیگر نقاب از چهره کسانی که به نام "دین" در پی جاه و نان خویشند برداشت.
زبونی استدالال و ابتذال کلام این "فقیه عالیقدر" نشان می دهد که " فقه حکومتی و سیاسی تشیع"، اکنون در چه منجلابی از نادرستی و لجن فرورفته است. فقهی که روزی افتخارش، پاسداشت "حریت و آزدای و کرامت انسان" بود، اکنون به فقهی در حد توجیه گر حکومت عده ای غاصب و دروغگو تنزل یافته است.
فقهی که به راحتی از فساد و تباهی و دروغ و ... به بهانه "حفظ نظام" پشتیبانی می کند!
در هم شکستن یکی یکی شالوده های دروغ و تباهی و افشا شدن ماهیت کسانی که در این سی سال به نام دین بر مردم تاخته اند، یکی از آثار ارزشمند حرکت مردم ایران در خرداد 88 است.
پس ای آقای اخمد خاتمی! باز هم بگو! عصبانی تر بگو! تا چهره حقیقی "اسلام نابتان" را مردم ببینند!

۱۳۸۸ تیر ۵, جمعه

به جاي تلويزيون اينترنتي، به فكر راه اندازي كانال ماهواره اي باشيم


بي ترديد اكنون لزوم داشتن يك كانال ماهواره اي براي جنبش اصلاح طلبانه ملت ايران و طرفدراران مير حسين موسوي بيش از گذشته احساس مي شود. از اين رو بايستي دوستداران مير حسين كه دستي در كار رسانه و هنر دارند (مانند مخملباف و ابوالفضل فاتح و روزنامه نگاران اصلاح طلب در خارج از كشور) در فكر راه اندازي چنين كانال ماهواره اي باشند. اينترنت چندان جوابگو نخواهد بود. بُرد آن در جامعه امروز ما كم و اينترنتي كه با ان بتوان ويدئو ديد گران است.

‌مير حسين موسوي اصلاحگري زيرك و شجاع در كنار مصدق،‌ امير كبير و ...


مير حسين موسوي كه سالهاي دوره انزوا را در تربيت مدرس به تدريس در گروه علوم سياسي اشتغال داشت،‌ بارها و بارها به فراخور كارش و ايده هايش و آرمانهايش، به فرايند سياسي در ايران انديشيده بود. او "پاشنه آشيل" نظامي را كه قرار بود "جمهوري اسلامي" باشد به خوبي فهميده بود. او درك كرده بود كه تمركز قدرت بي حساب باعث رويش فساد بي حسابي گرديده است كه تمام خاكريزهاي جمهوريت نظام را در نورديده است.
من اكنون به او حق مي دهم كه چرا در سالهاي 76 و 84 براي آمدن به عرصه انتخابات ترديد داشت. او به خوبي مي دانست كه اگر قرار باشد روزي "رئيس جمهور" باشد بايد در مقابل تمام قدرتهاي "ضد جمهور" در اين مملكت بايستد و آنهم چه ايستادني! در افتادن با مراكزي كه تمام زر و زور و تزوير و رسانه، يكپارچه در اختيار آنها ست.
گرچه با كودتاي سياه 23 خرداد، او به كناري رانده شد اما به گمان من او تا همين دو هفته به اندازه چهار سال بر جمهور مردم حكومت كرد. او در همين مدت كوتاه نشان داد كه درد اصلي ايران امروز را مي شناسد و آمده است كه با ايما و اشاره هايش، ‌آن را به نسل جوان ايران بشناسد.
نسل جواني كه ديگر به مانند جوانان دهه 60 و 70،‌ امام و جانشين او را از دريچه احساس و ناآگاهي نمي پرستند بلكه عملكرد آنها را با انبوهي از اطلاعات و تحليلها و مقايسه با تاريخ 30 ساله انقلاب و حتي تاريخ شاهنشاهي مي سنجند.
نسلي كه امروز به رهبر جامعه نه به عنوان "مرشد و مراد "‌ كه به عنوان يك "مسئول در برابر ملت" نگاه مي كنند.
نسلي كه به مدد فناورهاي نو، نيازي به كسب اطلاعات سانسور شده از سوي اربابان سانسور ندارند. نسلي كه تا حدود زيادي به آزادي سياست از "دست اندازي دين"‌ رسيده اند.

مير حسين با "مقاومت تاريخي اش" در برابر خدايان خدعه و زر و زور و رسانه و دروغ، بار ديگر ايراني بودن و "اخلاقي زيستن" را به يادمان آورد. مايي كه غرق خرافه و دروغ و وهم و ياس شده بوديم.
من دستاوردهاي مير حسين در همين 14 روز را كمتر از 8 سال رئيس جمهوري "سيد محمد خاتمي" نمي دانم. مير حسين با مقاومت تاريخي اش،‌ قدرت ملت را به صحنه آورد. و به آنان نشان داد كه اگر ملت "نترسند و با هم باشند" كسي نخواهد توانست در برابرشان قد راست كند.
در اين 14 روز قداست پوشالي "دروغگوي اعظم" و حمايتش از "دروغگوي كوتوله" شكسته شد،‌ تا مردم خود چيزي را كه مير حسين سالها پيش ديده است ببينند و بشناسند بي آنكه ميرحسين خود اشاره صريحي به ان نمو ده باشد.
قاطبه ملت مردم در همين مدت فهميدند كه ريشه مشكلات اين كشور نه آن كوتوله ي زشت كه آن "ديكتاتور اعظم" است كه در پوشش ديانت و فقاهت به ظلم و چپاول ملت مشغول است.

در اين 14 روز همچنين،‌ ملت فهميد كه اسم يك نظام مهم نيست. كه اسلامي باشد يا شاهنشاهي. مهم عمل آن نظام است.
يك نظام در ظاهر اسلامي هم مي تواند ظالم باشد،‌ در لباس ديكتاتورها در آيد،‌ عين يك طاغوت باشد،‌ تعدي كند،‌ ظلم نمايد،‌ مردم را باا اطلاعات نادرست تحميق كند،‌ داد مردم از "دادستاني" اش
به هوا بلند شود،‌ به راحتي افراد بيگناه را به كشتن دهد و ...
او نشان داد كه هنوز در كشور ما "آخوندهاي درباري" وجود دارند. شديدتر و فاسد تراز قبل!
او در اين دوهفته به اندازه سالها (در اشل رخدادن وقايع سياسي در ايران) كار كرد و تاثير گذاشت. من اكنون نا اميد نيستم. حتي اگر اين جنبش آرام شود باز هم دير يا زود تاثيرش را خواهد گذاشت و مردم با تجربه هاي جديد و آزمون و خطاهاي ريز و درشت،‌ راه خود به سوي "آزادي و عدالت و پيشرفت" را خواهند پيمود.
در روز آزادي اين ملت،‌ چه ميرحسين در قيد حيات باشد و چه نباشد،‌ او بي شك اصلاح گري زيرك و شجاع در كنار مردان بزرگ اين كشور،‌ از جمله امير كبير و مصدق و ... خواهد بود.
زنده باد آزادي،‌ زنده باد مير حسين

انتخابي كه تا ابد به آن افتخار خواهم كرد

فوری// یک مقام امنیتی ناشناس در گفتگو با فارس نیوز فاش کرد: : نقش ایران در کشتن مایکل جکسون!

یک مقام امنیتی ساعاتی پیش در مصاحبه با "فارس نیوز" اعلام کرد: جان برکفان ولایت در تلافی نقش سازمان سیا در کشتن ندا آقا سلطان، مایکل جکسون را به قتل رسانده اند.
کارشناسان رسانه، هدف ایران از کشتن مایکل جکسون را منحرف کردن افکار عمومی دنیا از وقایع ایران ارزیانی می کنند/

۱۳۸۸ تیر ۴, پنجشنبه

ای خامنه ای! ما ظرفیت شکست را داریم، شما چطور؟

خامنه ای علیرغم آگاهی از شواهد متعدد تقلب در انتخابات و حتی احتمال مشارکت عامدانه او در فرایند تقلب، هر جا می نشیند، صحبت از برگزاری سالم انتخابات می کند و میر حسین موسوی را به داشتن "روحیه پذیرش شکست" دعوت می کند و آن را از اخلاق نیکوی مسلمانی می داند. البته اگر از این بگذریم که اعمال این "ولی وقیح" آبروی اسلام و مسملمانی و انسانیت و عدالت را برده است باید یک نکته را به او گوشزد کنیم که:

ای آقا و مولای احمدی نژاد! ای خامنه ای!
ما ملت مظلوم سی سال است که نشان داده ایم روحیه پذیرش شکست را داریم . اما تو هم هم ظرفیت پذیرش شکست و اعتراف به آن را داری؟
پس چرا برای یک غلط خود هزار غلط دیگر را تکرار می کنی؟ تا بشود هزار و یک غلط؟
تا هر روز خودت را از مردم دور کنی؟ تا هر روز "نفرین و ننگ " بیشتری بخری؟ دست بردار از این خدایی و خیانت و دروغ و دیکتاتوری!

۱۳۸۸ تیر ۳, چهارشنبه

شبکه خبر تلویزیون ایران: رهبر معظم انقلاب، "خدا" را به عنوان نماینده خود در آسمانها منصوب فرمودند!


به گزارش واحد مرکزی خبر، دفتر آیت الله خامنه ای اعلام کرد به منظور نظارت بر فعالیت کانالهای ماهواره ای، انتشار اوامر و تبیین اندیشه های ایشان برای اهل فضا، معظم له، طی حکمی "خدا" را به عنوان نماینده خود در آسمانها منصوب کرد! این گزارش همچنین حاکی است که "خدا" در پیام تشکری خطاب به حضرت آیت الله خامنه ای از حسن نظر و اعتماد ایشان تشکر نموده و اظهار امیدواری نموده است که در پیگیری اوامر، دعای خیر معظم له پشت سر خدا باشد!

۱۳۸۸ تیر ۲, سه‌شنبه

حماسه ی آنتنها: یک پیشنهاد برای اعتراض همگانی و موثر به دروغپردازی های صداوسیمای ایران

پیشنهادمی شود برای اعتراض به دروغپردازی های صداوسیمای ایران مردم تهران و شهرستانها، آنتن تلویزیونهای خود را در مقابل جام جم و یا مراکز استانی صداو سیما دور بریزند. اینکار بهتر است به محوریت "مجمع اعضای بالاترین" و با هماهنگی رسانه های خارجی و مطبوعات و در یک ساعت و روز مشخص که بعدا پیشنهاد می گردد انجام شود. دوستان لطفا داغ کنید و این پیشنهاد را در سایتها و وبلاگها و رسانه های دیگر هم انعکاس دهید. پیشنهاد روز و ساعت را در زیر همین مطلب بگذارید.

اصل پیشنهاد از یک کامنت گذار در وبلاگ دکتر مهاجرانی بوده است

کودتای 23 خرداد، پایان دوره تلاش برای اصلاحات و آغاز دوره تلاش برای تغییر نظام سیاسی در ایران



یکی از سرفصلهای مهم در "عملیات اجرایی کودتای 23 خرداد"، بازداشت تمام متفکران و نخبگان سیاسی در جناح اصلاحات بوده است. آنها به خوبی می دانستند که با تهی کردن اطراف مهندس موسوی و خاتمی و رفسنجانی از مشاوره ی این افراد، آسوده تر خواهند توانست امور کودتا را به پیش ببرند.
به این گونه بود که تمام افراد موثر در جبهه اصلاحات و آنهایی که مدتها کیهانیان و دولتیان، کینه شان در دل داشتند، در ظرف چند روز بازداشت شدند.
ازجمله: ابطحی، قوچانی، عطریان فر، محمد رضا خاتمی، میردامادی، حجاریان، فرزند شهید بهشتی و افرادی دیگر.

گویا تعدادی از آنها از جمله تاج زاده، امین زاده و رمضانزاده، جهت گرفتن اعترافات تلویزیونی تحت شکنجه هستند.

این روزها دیگر خوش بین ترین افراد در جبهه اصلاحات نیز به این حرف ایمان آوردند که با ساختار رهبری موجود، فساد شدید در ارکان قدرت سیاسی، آمیختگی شدید با دلارهای نفتی و قدرت بی حساب نیروهای شبه نظامی و نظامی، دیگر جایی برای "اصلاح" در ایران وجود ندارد. باید از یاد نبرد که تجربه این چند روز پس از کودتا نشان داد که قدرت مطلقه رهبری، با چه راحتی و آسودگی می تواند تمامی آزادیهای انسانی و قانونی منتقدان نظام را با بیرحمی تمام محدود نماید.

پروژه اصلاحات در ایران در روز کودتای 23 خرداد، عملا مُرد. از این جهت باید به برنامه ریزان و کودتاچیان تبریک گفت.


سوال اینجاست: فردایی که اصلاح طلبان از زندانها آزاد شوند، چه رویه ای در پیش خواهند گرفت؟ به گوشه انزوا خواهند خزید؟ برای انتخابات آینده برنامه ریزی خواهند کرد؟ یا دوباره به پای بوسی رهبری خواهند شتافت و در یک مراسم افطاری و شام "تحبیب قلوب" حاصل خواهد شد و همه چیز فراموش خواهد شد؟ اما روشن است که اگر "اصلاح طلبان آزادشده" در صحنه سیاست باقی بمانند، دیگر آنها از لزوم اصلاح در ایران سخن نخواهند گفت. بی شک بیشتر آنها از موضع معتقدان به اصلاح نظام به معتقدان به تغییر نظام تبدیل خواهند شد. نظامی که در آن همه قدرت سیاسی در یک فرد جمع نگردد. همان کاری که در روز شنبه 30 خرداد در خیابانهای تهران رخ داد، و بیشتر مردم نظرشان از "باطل شدن انتخابات" به "تغییر نظام سیاسی فعلی" برگشت. اکنون بیشتر نخبگان، دانشجویان و اهل فکر و حتی بسیاری از مردم عادی به این مطلب رسیده اند که تا زمانی که در ایران رهبری با مختصات "نزدیک به باورهای احمدی نژاد"، با در اختیار داشتن تمام قدرت ممکن، حاکم است، هیچ امیدی به پیشرفت و بهبود و آزادی وجود ندارد.

عصبانیت یکی از برادران لاریجانی:‌"الله اکبرهای مردم" دارد نتیجه می دهد

الله اکبرهای مردم دارند به تدریج حکومتی ها را عصبی می کند. گلوله ای که انقلابیون دیروز با آن شاه را نشانه رفتند حالا به سمت خوشان شلیک شده است.. یکی از اینها عصبیت جواد لاریجانی برادر علی و صادق و باقر! است (. اینجا را بخوانید)
کسی می داند جواد لاریجانی در کدام محله زندگی می کند تا شبها برویم آنجا الله اکبر بگوییم و عصبی ترش کنیم؟ لطفا همسایه های او برای الله اکبر گفتن، همت تمام بگذارند. محل کارش در نیاوران است. پژوهشکده دانشهای بنیادین (مرکز تحقیقات فیزیک و ریاضی).

۱۳۸۸ تیر ۱, دوشنبه

نامه سرگشاده ی یک دانشجوی سابقا "دوستدار خامنه ای" به او !

آقای خامنه ای! این عکسها را می بینی. آنها تصویر صفحات اول و دوم سر رسید دوران دانشجویی من است. من آن زمانها ارادتی ویژه به شما داشتم. شما همه چیز من بودید. با تعصب به سخنرانی های شما گوش می دادم و در دفتری کوچک از مطالب مهم شما نُت بر می داشتم. به عنوان یک دانشجوی مذهبی، که نماز جمعه هم می رفت، بسیار مشتاق بودم تا "نماز جمعه هفته آینده" به "امامت ولی امر مسلمین جهان"! برپا گردد و من مسرور و مومن! به محل برگزاری نماز در دانشگاه تهران بروم. دوست داشتم بعد از هر تکبیر، مشتهایم را متعصبانه گره کنم و بر دشمنان شما و "ولایت" فقیه، مرگ نثار کنم!
اما نه! زمان به تندی می گذشت و اطلاعات من از اینجا و آنجا تکمیل تر شد. هر وقت که به دغدغه های اساسی کشورم فکر می کردم، ردپایی محکمی از رفتارها، تاییدات و اشتباهات شما نیز در آنها می دیدم.
اوایل گمان می کردم که شما درباره سربلندی ایران، حسن نظر دارید، گرچه برخی اوقات تاکتیکهایتان اشتباه می شود. اما دیر زمانی گذشت تا بفهمم شما بیشتر از آنکه دغدغه مردم و سعادت ایران را داشته باشید، شیفته بسط و امتداد حکومت و سلطانی خود هستید. نمونه های آن به قدری فراوان است که در این مجال نمی گنجد.
به راستی فکر کرده اید چرا هر روز تعداد زیادی از همکاران و مسولان دیروز از شما دور می شوند؟ نکند گمان می برید همه آنها از ادامه راه ناتوان می شوند؟ و این تنها شما هستید که در راه مستقیم انقلاب و خدمت به میهن استقامت می ورزید؟ چرا میزان میهن دوستی و وفاداری دیگران به انقلاب و نظام را خودتان قرار داده ید؟ چه کسی به شما چنین قدرت و اختیاری بخشیده است؟ آیا فراموش کرده اید که خود شما به واسطه رای همین مردم، رهبر شده اید؟ پس چرا در مقابل رای ملت می ایستید؟

آقای خامنه ای! نمی دانم با این همه اشتباهات و جنایتهای آگاهانه یا ناآگاهانه که در حق این ملت مرتکب شده اید، می توانم هنوز هم به شما "مسلمان" بگویم و شما را از "معاد" بترسانم، ولی به هر جهت، به فکر آخرت خود باشید. دیر یا زود شما هم باید رحل اقامت از این دنیا برکنید و در پیشگاه خداوند، به ظلمهایی که در حق بندگانش روا داشتید، پاسخ دهید.
روز قیامت، روز حساب و کتاب است، دیگر دفتر سازان و دیوانسارلاران و چاپلوسان نیستند تا اشتباهات شما را در پیشگاه "حق لایزال" با تعریف و تمجید از شما، عین حکمت و فرزانگی جا بزنند، و بتوانند با شیره مالی بر سر خدا! شما را به آسودگی از پل صراط عبور دهند.

آقای خامنه ای! شما مسئول همه حق خورها و ظلمهایی هستید که افراد زیردستتان در شورای نگهبان، مجلس، دولت، نیروهای شبه نظامی و ... در حق این ملت روا داشته و می دارند.
شما مسئول خونهای بناحقی هستید که "لباس شخصی ها" و "بسیجی های مخلص شما" در این سالها و این روزها، ریخته اند. شما مسئو.ل مستقیم تحمیق مردم در "صدا و سیما"ی پلیدتان هستید. صدا و سیمایی که این روزها از فرط جنس و اندازه نیرنگ سازی، پخش عملیات روانی و دروغپراکنی همانندی در دنیا ندارد! چرا سعی می کنید گناه کشته شدن مردمی را که به دست "آدمکشان" و "قداره بندان" شما کشته می شوند در صدا وسیما و روزنامه های دولتی به گردن آشوبگران نامرئی یا مردمی که بطور مسالمت آمیز راه پیمایی می کنند، بیندازید؟ چه کسی است که نداند آقای جنتی و خرازی... از کجا خط می گیرند؟ و به کجاها خط می دهند؟ چه کسی است که نداند نیروهای خودسر بسیجی و انصار، مستقمیا از دفتر شما حمایت مادی و معنوی می شنوند؟ چه کسی است که نداند، مدیریت کودتا ی ننگین 23 خرداد 88 در کجا انجام شده است؟
متاسفانه، اکنون، حنای شما نزد بسیاری از ملت رنگ باخته است! دانشجویان، طلاب، جوانان و نخبگان این ملت، به "قصورها " و "تقصیرها" ی عالمانه و عامدانه شما در طی این سالها به خوبی واقف شده اند به استثنای عده ای که به یُمن پولهای بیشماری که در حلقومشان ریخته می شود، همچنان از "سلطانی شما" و " ولایت فقیه" حمایت و پاسداری می کنند.
جناب خامنه ای! خوشبختانه دیر زمانی است که به مدد رفتارهای خودکامه شما، ستونهای بنیاد" ولایت فقیه" فرو ریخته است. مردم در بهمن 57 انقلاب نکردند تا از چاله "سلطانی شاه" در چاه "سلطانی ولایت فقیه" گرفتار شوند! خود را بیش از این محصور به اخبار "بادمجان دور قاب چینان" و "چاپلوسان سفره" در دفتر خود نکنید! کاش در روز 25 خرداد سوار یکی از بالگردهای نیروی انتظامی، ملت چند میلیونی را در مسیر میدان انقلاب تا آزادی می دیدی که چه سان از دست فریبکاریهای 20 ساله شما خسته شده اند.
شاه در روزهای آخر حکومتش انبوه مردم را از بالگرد دیده و گفته بود: "پیام شما ملت را شنیدم" افسوس که خیلی دیر شنیده بود. نگذارید برای شما هم دیر شود! اینها برای "زورآزمایی" یا "اردوکشی" نیامده بودند. انها آمده بودند تا همان "چند مثقال حق انتخاب و آزادی ای " که برایشان قائل شده بودی را بستانند. حقی که به نیرنگ از آنها ستانده بودی!
آقای خامنه ای! شما متاسفانه در سخنرانی نماز جمعه 29 خرداد با سخنان ناشیانه خود نشان دادید که برای بقای "سلطانی خود"، مدتهاست که خود را به یک انسان دروغگو و غلام حلقه بگوش فروخته اید. دروغگویی که الحق تنها شایسته ی خود شماست! شما در آنروز نشان دادید که خیلی پیشتر از 23 خرداد برای کودتا نقشه داشتید! شما مدتها بود که سر نوشت خود را در گرو بسط کودتا چیان و انحصارگران دیده بودید و چه خوب و مزورانه از هم پیمانان کودتاچی در برابر ملت خشمگین، حمایت کردید. حتی با مصیبت خوانی و خرج کردن از کیسه ی امام زمان ع . درست به مانند همان غلام دروغگوی خود! که در تردستی امام زمانی اش همانند ندارد! کودتایی که "غصب غیرقانونی صندلی ریاست جمهوری" تنها یکی از گامهایش بود. گام بعدی اش شاید زمینه سازی برای موروثی کردن "سلطانی" در خانواده "خامنه ای ها" باشد! ولی کور خوانده اید! این ملتی که من در روز خونین شنبه 30 خرداد در خیابانهای تهران دیدم، داغ چنین آرزویی را بر دل سیاهتان خواهند نهاد!
شما در روز 30 خرداد، با کشاندن راه پیمایی مسالمت آمیز مردم به خشونت و سرکوب، توسط آدمکشان و قداره بندان بارگاهت، عملا راه خود را از ملت جدا نمودی. تو در آن روز با خون و کشتار و نیرنگ ، تیر شعار ها و درخواستهای مردم را از تغییر در "رئیس جمهوری" به سمت تغییر در "رهبری" و " برافتادن نظام سلطانی ولایت فقیه" چرخاندید!
متاسفانه رفتارهای فراقانونی و غیرقانونی شما در سالهای اخیر باعث سلب مشروعیت از شما در جایگاه رهبری شده است. تایید شما بر" نزدیکی سلیقه منحوستان به احمدی نژاد خائن و دروغگو"، از کودتای ننگین 23 خرداد که از آن به "معجزه الاهی" یاد کردید، و بزرگترین و خطرناکترین اشتباه زندگی سیاسی خود را مرتکب شدید.

آقای خامنه ای! این روزها نیز خواهد گذشت در روزی که چه ما باشیم و چه نباشیم، اسرار این "شعبده بازی خطرناک" شما در "بزرگترین تقلب" تاریخ، به مدد وجدانهای پشیمان برخی از عاملان کودتا، یکی یکی نقشها و اسرار کودتای 23 خرداد بر ملا خواهد شد. آن روز چه ما و شما باشیم و چه نباشیم، شما در پیشگاه تاریخ و ملت ایران سرافراز نخواهید بود!آقای خامنه ای! تا فرصت باقی است، توبه کنید!