۱۳۸۸ تیر ۱۰, چهارشنبه

گفت و گوی راديو فردا با علیرضا بهشتی، عضو ستاد میر حسین موسوی

ر روزهای اخیر و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد، تهدیدها و اتهام‌های گوناگونی متوجه میر حسین موسوی،‌ یکی از نامزدهای اصلاح طلب این انتخابات، شده است.تهدید به داشتن سرنوشت مشابه ابوالحسن بنی صدر و احتمال برخورد قضایی از جمله این موارد بوده اند.در همین ارتباط، سلمان ذاکر، یکی از اعضای کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی، روز سه شنبه اعلام کرد که گروهی از نمایندگان مجلس از آقای موسوی به دادستان کل کشور شکایت کرده اند.این نماینده نزدیک به هواداران محمود احمدی نژاد، میر حسین موسوی را به اقدام علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی متهم کرد.در این میان، از دیگر تحولاتی که در فضای سیاسی ایران روی داده، تایید نتیجه انتخابات توسط شورای نگهبان است؛‌ انتخاباتی که میر حسین موسوی و مهدی کروبی خواستار ابطال نتیجه آن شده بودند.« رادیو فردا»‌ ‌در گفت و گویی با علیرضا بهشتی، عضو شورای راهبردی ستاد میر حسین موسوی، درباره این دو موضوع و همچنین بازداشت‌های روزهای اخیر، پرسش‌هایی را مطرح کرده است.آقای بهشتی در این گفت و گو ضمن ابراز نظر درباره پرسش‌های «‌رادیو فردا»‌ -بر اساس آنچه می‌گوید- مواضع آقای موسوی را نیز بیان کرده است.رادیو فردا:‌ آقای بهشتی! آقای سلمان ذاکر، عضو کمیسیون قضایی مجلس، گفته است گروهی از نمایندگان مجلس به دادستانی کشور نامه‌ای نوشته و اتهاماتی را متوجه آقای موسوی کرده‌اند. از جمله این اتهامات انتشار بیانیه، حضور در تجمعات، سکوت و عدم جداسازی خط خود از آنچه آنها «اغتشاشگر» نامیده است، و همچنین دامن زدن به اغتشاشات و معاونت در جرم، اقدام علیه امنیت ملی، اخلال در نظم عمومی و تشویش اذهان عمومی. او گفته است آقای میرحسین موسوی یکی از متهمان اصلی اغتشاشات اخیر است. نظر شما در مورد موارد اتهامی و صحبت‌های آقای ذاکر چیست؟علیرضا بهشتی: من مطمئن هستم که هیچ کدام از این اتهامات مبنای حقوقی ندارد و مستدل به ادله محکمه پسند نیست و این حرکت را بیشتر یک حرکت سیاسی برای فشار بر آقای موسوی تلقی می‌کنم. من آقای ذاکر را نمی‌شناسم، اما بخشی از نمایندگان مجلس که حامی دولت هستند، خودشان در نتیجه یک نوع انتخابات «مهندسی شده» به مجلس راه پیدا کرده‌اند. طبیعی است که آنها نسبت به چنین شرایطی در مورد انتخابات دهم ریاست جمهوری حساسیتی ندارند و هر گونه مخالفت با آن را مقابله با نظام تلقی می‌کنند. در فهم آنها از مردم سالاری دینی، مردم نقش و جایگاه خاصی ندارند. واقعیت این است که مردم از نمایندگان مجلس توقع دارند که برای طرح عدم کفایت ریاست جمهور اقدام کنند، تا با خواسته‌های اکثریت مردم همسویی داشته باشد. چنین اتهاماتی پیش از این هم به نوعی از سوی برخی نمایندگان جریان اصولگرا و یا طرفداران آقای احمدی نژاد مطرح می‌شد و حتی کار به آن جا رسید که میرحسین موسوی را مشابه ابوالحسن بنی صدر دانستند. ارزیابی شما از این گونه فشارهای سیاسی – روانی چیست و فکر می‌کنید آقای موسوی نسبت به این فشارها و تهدیدها چه واکنشی نشان خواهد داد؟در وهله اول، مهم‌ترین موضوع، آگاهی مردم نسبت به وضعیت موجود است. تمام دستگاه‌های تبلیغاتی که در دست دولت است، از جمله صدا و سیما، روزنامه‌ها، سایت‌ها و کسانی که در قالب نمایندگی مجلس یا مقام‌های دیگر به نفع دولت جو سازی تبلیغاتی می‌کنند تا آقای موسوی را اغتشاشگر معرفی کنند، باید بدانند این گونه تبلیغات در اذهان عمومی مردم جایگاهی ندارد و مردم این چیزها را به خوبی می‌فهمند.در تماس‌های مختلف با مردم و با حضور در میان تجمعات مردم، به راحتی متوجه می‌شویم این گونه تبلیغات دیگر تاثیری که شاید چند سال قبل داشت، ندارد. آگاهی مردم به شدت بالا رفته و رفتار مدنی مردم شیوه کاملا متفاوتی را نشان می‌دهد.از سوی دیگر، بیانیه‌های آقای موسوی در این زمینه کاملا روشن و شفاف است. من این را بیشتر در جهت افزایش فشار بر ایشان می‌بینم، ولی این فشارها هیچ تاثیری بر شیوه آقای موسوی برای استیفای حقوق به سرقت رفته مردم به وجود نخواهد آورد.نظر آقای موسوی در مورد تایید نتیجه انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان چیست؟همان طور که آقای موسوی در بیانیه خود مطرح کرده، مشکل اساسی این است که متاسفانه بخش قابل توجهی از اعضای شورای نگهبان بر خلاف قانون اساسی و قانون انتخابات، بی‌طرفی را نقض کردند و چون خودشان نقض کننده قانون بودند، پس صلاحیت لازم را برای رسیدگی و حکمیت در یک امر ملی را ندارند. بخش قابل توجهی از فقها و برخی از حقوقدانان شورای نگهبان که سمت اجرایی دارند و درهیئت دولت و معاونت ریاست جمهوری فعالیت می‌کنند، نمی‌توانند بی طرف باشند.آقای مهندس موسوی تقاضا کرده بود یک شورای حکمیت که ظرفیت‌های لازم را داشته باشد، شکل بگیرد؛ شورای حکمیتی که مورد تایید مراجع تقلید هم باشد. چون هنوز نوعی اعتماد بین مردم و مراجع تقلید وجود دارد و آنها می‌توانند نقش خوبی را در این زمینه ایفا کنند. بنابراین هیئت رسیدگی و شورای حکمیت باید تغییر می‌کرد. تایید انتخابات توسط شورای نگهبان اصلا غیرمنتظره نبود و ما می‌دانستیم شمارش آرای برخی از صندوق‌ها مشکلی را حل نخواهد کرد و فقط یک نوع مشروعیت بخشی برای تصمیم شورای نگهبان مبنی بر تایید انتخابات به شمار می‌رود. به نظر می‌رسد آقای موسوی تحت فشار زیادی قرار دارد و البته شما اشاره کردید که ایشان روش خود را ادامه خواهند داد. روند اعتراضات آقای موسوی در چه چارچوبی می‌گنجد؟وقتی این دولت از طریق یک تقلب و تخلف وسیع انتخاباتی به قدرت می‌رسد، میزان مقبولیت و مشروعیت آن کاملا زیر سؤال است و به نظر می‌رسد اکثریت مردم به هیچ عنوان نمی‌توانند این دولت را به عنوان دولت خودشان بپذیرند. البته به این معنا نیست که آقای موسوی قصد خروج از نظام یا مقابله با کل نظام جمهوری اسلامی داشته باشد. راه، راه دشواری است و بیشتر، طرف مقابل این دشواری را به وجود آورده، چون نمی‌خواهد از طریق قانونی به تغییر قوه مجریه تن در دهد.طبیعی است که وقتی به چنین تقلب گسترده‌ای انجام می‌شود و راه‌های قانونی برای اعتراض هم در دست دولت یا نهادهای طرفدار دولت قرار دارد، استیفای حقوق کار دشواری خواهد بود.اما راه‌های قضایی هنوز بسته نشده است و راه‌های دیگری برای نشان دادن اعتراض به صورت مسالمت آمیز و مستمر هم توسط خود مردم ابداع می‌شود که بسیار جالب است و رفتار کاملا مدنی و مسالمت آمیز مردم را نشان می‌دهد. مردم هرگز به سوی مقابله با کل نظام گام برنداشته‌اند و این مسئله قابل تقدیر است. همچنین پیگیری‌های آقای موسوی به عنوان امین اکثریت آرا باید ادامه یابد، چون این آرا متعلق به خود آقای موسوی نیست که بتواند به عنوان یک حق شخصی از آن بگذرد. این آرا متعلق به همه کسانی است که رأی داده اند و بر اساس محاسبات ما، چیزی بین ۱۰ تا ۱۱ میلیون رأی تقلب صورت گرفته است. ما یقین داریم آقای موسوی اکثریت آرا را به دست آورده، پس اکثریت مردم ایران حق دارند برای استیفای خود همچنان اقدام کنند. البته این اقدامات باید به صورتی باشد که بهانه دست هیچ کس ندهد، نه افراد داخلی که می‌خواهند این اعتراضات را سرکوب کنند و به مردم صدمه بزنند، نه بهانه دست کسانی بدهد که فکر می‌کنند تنها راه ممکن، براندازی کل نظام جمهوری اسلامی است. شما به اعتراضات مسالمت آمیز و مدنی مردم اشاره کردید، اما در تبلیغات طرف مقابل سعی می‌شود آقای موسوی خشونت‌طلب نشان داده شود. از سوی آنان، این اعتراضات مسالمت آمیز به صورت اقدامات خشونت بار مطرح می‌شود که مثلا تعداد زیادی از بسیجیان کتک خورده‌اند و درعین حال گفته می‌شود می‌شود مردمی که مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند، توسط کسانی بوده که در ظاهر لباس بسیج یا نیروی انتظامی را پوشیده‌اند. در مورد این مسئله چه نظری دارید؟نکته بسیار جالبی را مطرح کردید، چون از زمانی که این خبر را شنیدم، در ذهنم مانده است. موضوعی که اینها مطرح کردند، خیلی جالب است، یعنی هر کسی ممکن است لباس بسیج بپوشد.این مسئله، دو حالت بیشتر ندارد؛ حالت اول این که این حرف هم مانند خیلی حرف‌های دیگر دروغ است. در این صورت، کسانی که این نیروها را برای سرکوب مردم به کار می‌برند، باید پاسخگو باشند. متاسفانه اینها در یک سلسله بی پایان دروغ‌پردازی افتاده‌اند و آدم دروغگو برای ترمیم هر دروغی به دروغ دیگری متوسل می‌شود.حالت دوم این که این مطلب راست است که در این صورت، سؤالات بسیار مهم‌تری مطرح می‌شود. اگر به راحتی هر کسی می‌تواند وارد این سازمان شود یا این لباس را بپوشد، باید سوال کرد چطور مسایل مهمی مانند انتخابات را به سازمانی که این درجه از اطمینان متوجه آن است، واگذار شده؟ این خطایی بسیار بزرگ و نابخشودنی است. البته درست بودن یا نبودن مسئله جای شک و تردید است. حالا فرض کنید من بخواهم خودم را به عنوان یک بسیجی جا بزنم. هر چند که من در دوران دفاع مقدس مدتی جزو نیروی بسیج بودم، خدمت کردم و پشیمان هم نیستم، اما فرض کنید درحال حاضر بخواهم خودم را به عنوان بسیجی جا بزنم. تجهیزات را از کجا می‌توانم بیاورم؟ تجهیزات ضد شورشی که دراختیار اینها قرار دارد، در فروشگاه‌ها که به فروش نمی‌رسد، پس اینها باید از یک جایی به من داده شود.به نظر من، طرح این گونه مسایل مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه بندهایی است که روز به روز دست و پای نظام تبلیغاتی آقایان را بیشتر درهم می‌پیچد. با توجه به اتهاماتی که به آقای موسوی وارد شده است، اگر پرونده قضایی تشکیل شود و ایشان محکوم شوند، چه عکس العملی نشان خواهند داد؟من فکر نمی‌کنم از نظر حقوقی کار به آنجا برسد و هنوز در نظام این مقدار حرمت نگاه داشته می‌شود. بخش‌هایی از این نظام هنوز نقش معتدلی دارند و عاقلانه و باتدبیر رفتار می‌کنند و بعید می‌دانم کار به چنین جایی کشیده شود.این مسئله بیشتر برای ایجاد فشار بر آقای موسوی از طرف گروه‌های تندروی طرفدار دولت است. اینها معتقد هستند برای حل مسئله باید برخی از سران منتقد نظام که در چهارچوب نظام فعالیت می‌کنند را مثلا اعدام کنیم. این نگاه تندروانه همیشه وجود داشته و مورد قبول مدیریت کلان نظام نبوده است.ولی اگر به فرض هم چنین مسئله‌ای پیش بیاید، باید یک هزینه اجتماعی بسیار سنگینی پرداخته شود تا افرادی بتوانند وضعیت را به چنین جایی بکشانند.فکر می‌کنم در سطوح مختلف نظام نسبت به نیروی مردم، باورها و ظرفیت‌های مردم یک دیدگاه نسبتا واقع‌بینانه وجود دارد.همان طور که می‌دانید، شمار نامعلومی طی روزهای اخیر بازداشت شده اند که برخی از آنها فعالان مدنی، سیاسی و روزنامه نگار بودند که حتی برخی از آنها دارای سمت در دولت‌های مختلف جمهوری اسلامی بوده‌اند. در حال حاضر، اتهام آنها مشخص نیست و بیشتر خانواده‌ها از سرنوشت وابستگان خود در زندان اطلاعی ندارند. شما این بازداشت‌ها و احتمالا اعترافاتی را که در برخی از روزنامه‌های وابسته به جریان اصولگرا مطرح می‌شود، چگونه ارزیابی می‌کنید؟این بازداشت‌ها را از چند جهت می‌توان تحلیل کرد؛ برخی می‌خواهند این فرصت را مغتنم بشمارند و به یکسری تسویه حساب‌های دیرینه بپردازند و این طرح را از ابتدای جریان انتخابات در ذهن داشتند و در محافل خود مطرح کردند. اما واقعیت این است که همه چیز مطابق برنامه ریزی‌های محفلی پیش نمی‌رود و نیروهای دیگری هم در اجتماع وجود دارند که خیلی از این نقشه‌ها را ناکام می‌گذارند. نکته دوم این است که علاوه بر فعالان مدنی و روزنامه نگاران، تعداد زیادی از جوانان و فعالان را داریم که بازداشت شده اند که هیچ جرمی به جز فعالیت درستاد آقای موسوی نداشتند.من باید روی این مسئله تاکید کنم که بازداشت‌ها فقط به عده‌ای افراد شناخته شده منحصر نمی‌شود، بلکه گزارش‌های فراوان از سراسر کشور می‌رسد که جوانان، دانشجویان و فعالان زیادی در تهران و شهرستان‌ها بدون این که جرمی مرتکب شده باشند، احضار و یا بازداشت شده اند و جایشان معلوم نیست.البته ما پیگیری‌های لازم را انجام می‌دهیم، هر چند که بسیاری از این پیگیری‌ها موفقیت آمیز نیست. با این حال، وظیفه ما این است که در مورد این مسئله اقدام کنیم.درهمین جا از خانواده‌های این افراد تشکر می‌کنم که صبورانه و با تحمل همه مشکلات در این راه باقی ماندند و بسیاری از آنها با ما تماس می‌گیرند و به ما دلداری هم می‌دهند و می‌گویند جوان ما وقتی وارد این راه شدند، باید دشواری‌ها را هم می‌دانستند. من فکر می‌کنم بخش اعظم این نیروها بعد از اعلام تایید شورای نگهبان و طی روزهای آینده به تدریج آزاد شوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر